استاد،دکترای فقه و حقوق دارد و سالیان دراز است که در مسائل خانواده و آیین همسرداری و غیره تدریس می کند و همچنین مشاور خانواده است.
تفسیراتش از دین و روایات
غالب کردن تجربه هایش بعنوان دین
زیر سوال بردن برخی احکام دینی با زیرکی تمام
هوسران دیدن مردانی که در فلان زمینه ها به ترویج فلان احکام دین می پردازند
دستور آبروریزی دادن به زنی که همسرش زن دوم گرفته است
سخنرانی با آن صدای نازک و زیبایش که من دختر هم از شنیدنش لذت می برم چه برسد به آقایان و آنهم با چه موضوعی!!! با موضوع نشست زوج های جوان،باحضور خانم ها و آقایان تازه ازدواج کرده.
توانایی نداشتن در ثابت کردن ربط حدیث هایی که می آورد به آن تجربه هایی که از مشاوره هایش بدست آورده است...
شنبه ها عزاست دیگر.مجبوریم به حرف های زوری او گوش دهیم.یک اسم در کرده است و خلاصه تمام!
مدیر و شاگردان هم قربان صدقه اش برود و کاملا عوامانه به سوالات ما که ربط فلان حدیث به حرفتان را ثابت کنید و فلان حرف تان را با آیات و روایات ثابت کنید؛شاگردان بخندند و بگویند وا اینا دیگه چه سوالاییه؟!؟!!؟
هربار به این فکر می کنم که اگر از مرکز امور زنان یک معلم با سواد در این زمینه ها برایمان می آوردند چه میشد مگر؟حتما باید این مثلا استاد بیاید و با اعتماد به نفس تفکرات ایرانی در یک زندگی مشترک را به اسم زندگی اسلامی به خورد ما بدهد و برود؟!
راستی چرا ما طلبه ها نمی توانیم آزادانه خیلی بحث هارا به چالش بکشیم تا به نتیجه برسیم که فلان حرف درست است یا نیست؟
چرا دهان طلاب بسته است؟!
هیچ راهی نیست.باید او بیاید.او که بیاید دهانمان باز می شود.
دیگر نمی خواهم مثل اینها هر روز به بهانه حوزه از خانه بیرون بروم و کمک چرندیات بافی شان بشوم.
توکلت علی الله
یا دلیل من لا دلیل له
اللهم عجل لولیک الفرج
